روزشمار وقایع کربلا... پنجم

 

کربلا....یکشنبه پنجم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد می پیوندند. نوشته اند: شیث بن ربعی با هزار سوار به سوی کربلا روان شد.

عبیدالله عده ای را مأموریت داد تا در مسیر کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری حسین(ع) از کوفه خارج می شوند، جلوگیری کنند.

چون گروهی از مردم می دانستند که جنگ با امام حسین(ع) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است، در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می کردند. نوشته اند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می کردند.

از سخنان امام حسین(ع) با سپاه دشمن

« هیهات ما تن به ذلت نخواهیم داد. خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت و خواری را نپسندیدند. دامنهای پاکی که ما را پرورده است و سرهای پرشور و مردان غیرتمند هرگز فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند.

موضوعات: مناسبتها , ,
[ 26 / 7 / 1394 ] [ 21 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 780 ] [ نظرات () ]
روزشمار وقایع کربلا... اول محرم

 

قصر بنی مقاتل... چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری 

گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.

حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفتپدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیمعلی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»* حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:

پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.

 

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

 

موضوعات: مناسبتها , ,
[ 23 / 7 / 1389 ] [ 8 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 777 ] [ نظرات () ]
نام شهید شب اول محرم...مسلم بن عقیل

 

آفتاب محرم برمی اید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند.

سرخی بیرق ایستادگی از گلدستة دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید.

 

 

نام شهید شب اول محرم

هر یک از شب های محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت ها یا وقایعی مرتبط با جریان کربلا نام گذاری شده است. نام گذاری این شب ها با گذشت زمان صورت گرفته و واضع خاصی ندارد. این کار از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت و بر اساس جایگاه شهیدان کربلا، نزدیکی هر یک از آنها به نقطه وحدت بخش کربلا یعنی امام حسین(ع) و هم آهنگی شور و التهاب مراسم و روضة آنان با مرکز شورآفرین شب عاشورا صورت گرفته است.

 

شب اول: مسلم بن عقیل
مسلم، نخستین شهید واقعة کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.

 

موضوعات: مناسبتها , ,
[ 23 / 7 / 1394 ] [ 7 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 738 ] [ نظرات () ]
ارباب صداي قدمت مي آيد

 

ارباب صداي قدمت مي آيد

هنگامه ي اوج و ماتمت مي آبد

ما در تب و تاب غم تو مي سوزيم

پيراهن مشكي آماده كنيم چند روز ديگه محرمت مي آيد.

السلام عيلك يا ابا عبدالله الحسين(ع)

موضوعات: مذهبی , ,
[ 12 / 7 / 1394 ] [ 17 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 947 ] [ نظرات () ]
نگرانم...نكند باز بمانم؟

 

10 روز دگر مانده فقط تا به محرم
نگرانم...نگرانم...
 نكند خواب بمانم؟

نكند بغض من از شدت غم،نه ببارد،نه بكاهد،ابد الدهر بماند...؟

نكند اشك نريزم؟

نكند كرب و بلا و نجفم را ندهي حضرت ارباب؟

نكند باز نخوانم كه حرم،اهل حرم،مير و علمدار نيامد؟

نكند باز بمانم؟

نكند پاى پياده حرم ات باز بماند به دلم حسرت و آهش...؟

نگرانم..نگرانم...نكند دير شود،جاى بمانم

 

موضوعات: مناسبتها , ,
[ 12 / 7 / 1394 ] [ 17 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 792 ] [ نظرات () ]
خاک مَحرم بود

 

خاک مَحرم بود

از آن روز که رسول رحمت(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) علی(علیه السلام) را

خفته بر خاک دیده و «ابوتراب»ش خوانده بود،

حکایتی داشت فاطمه(سلام الله علیها) با این خاک...

همراز بوتراب شدن، کاری بود که بانوی جهانیان،

خوب بلد بود. نشان به آن نشان که بعد از فاطمه(سلام الله علیها)

امیر تنهای کوفه هم سخن «چاه» بود...

بقیه در ادامه مطلب

 

ادامه مطلب

موضوعات: مناسبتها , ,
[ 16 / 12 / 1393 ] [ 9 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 1598 ] [ نظرات () ]
آخرین مطالب
فطرس (1395/02/22 )
مولا (1394/11/20 )
یا... (1394/11/05 )
ای مسیح من... (1394/10/21 )
کبوترانه (1394/10/13 )
صفحات وب