به تو سلام میدهم
و به معنی سلام فکر میکنم
سلام یعنی آرزوی سلامتی...
سلام
جانت سلامت عزیز دل ما...
بهار از پشت چشمان تو ظاهر میشود روزی
زمین با ماه تابانت مجاور میشود روزی
صدایت میرسد از پشت پرچینها و دالانها
سکوت راه، در گامت مسافر میشود روزی
به جز رنگینکمان در شهر، دیواری نمیماند
خدا در کوچههای شهر عابر میشود روزی
بیابانها به گرد کوهها چون تاک میپیچند
زمین، سرمست از رقص مناظر میشود روزی
جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» از کیست؟
امام باقر علیهالسلام به نقل از جدشان میفرمایند:
روزی امام حسین(ع) به نزد امام حسن(ع) آمد، وقتی چشمش به برادر افتاد گریه کرد، امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(ع) فرمود: گریه ام برای رفتار بدی است که با تو میشود. امام حسن فرمود: ظلم و ستمی که بر من میشود همین زهری است که به من داده میشود و به سبب آن به قتل میرسم، ولی بدان که «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نیست.
ای ابا عبدالله زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان میدانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد صلی الله علیه و آله هستند، تو را محاصره کرده و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام میکنند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد و از آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند»
السلام علیک یا ابا عبدالله
قبل از دوران مهدى موعود، آسايش و راحت طلبى و عافيت نيست.
قبل از ظهور مهدى موعود، در ميدانهاى مجاهدت، انسانهاى پاک امتحان مى شوند
در کوره هاى آزمايش وارد مى شوند و سربلند بيرون مى آيند
و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه) روزبه روز نزديکتر مى شود؛
اين، آن اميد بزرگ است؛ لذا روز نيمه ى شعبان، روز عيد بزرگ است.
ديدار با مردم قم 1370/11/30
مولای غریب ما
این روزهای اسارت عمه جانتان زینب
مرحمی بر زخم آن قلب پریشانش شمایی
آقا جان نگذارید نگاهش بر نیزه و
خورشید سر نیزه بیفتد
آخر
چوب محمل دوباره
پیشانی اش را زخمی می کند
امان از دل زینب
امان از دل زینب. ..
غایب چه گونه ای که جهان،غرق نورتوست؟
خورشید،کوچک آیینه ای از حضور توست
* * *
غبار غربت پاییزرا،دوامی نیست
به انتظارطلوع بهار برخیزیم
* * *
غروب جمعه ی دلگیر،بادعای «سمات»
دل شکسته ی من می زنددوباره صدات
* * *
غروب عمر شب انتظار،نزدیک است
طلوع مشرقی آن سوار،نزدیک است
نازنینا!
نفسی،اسب تجلیّ،زین کن که زمین،
گوش به زنگ است وزمان،چشم به راه
عجیب ترین مردم
قال رسول الله(ص): «یا على، أَعْجَبُ النّاس ایماناً وَ أَعْظَمُهُمْ یَقیناًقَومٌ یَکوُنُونَ فى آخِرالزَّمانِ لَمْ یَلْحَقوُا النَّبىَّ (ص) وَحُجِبَ عَنْهُم الْحُجَّه فَآمَنُوا بِسَواد على بَیاض» حضرت رسول(ص) خطاب به امیرمؤمنان على(ع) فرمودند: عجیب ترین (مهمترین) مردم از همه، کسانى هستند که ایمانشان برتر و یقینشان کاملتر است، افرادى هستند که در آخرالزّمان مى آیند، درحالى که نه پیامبر(ص) را دیده اند و نه حجّت و امام را، در عین حال ایمان مى آورند به سیاهى در سفیدى (یعنى همان کتابهایى که در دستشان است).
تهيّه آذوقه لشكر امام زمان (عجّ)
مرحوم شيخ صدوق، كليني و برخي ديگر از بزرگان آورده اند: حضرت صادق آل محمّد از قول پدرش، حضرت باقرالعلوم ( ع) حكايت فرمايد: هنگامي كه امام زمان عجّل اللّه تعالي فرجّه الشّريف ظهور نمايد و بخواهد قيام نمايد، قيام خود را از مكّه معظّمه شروع نموده و ابتداء به سمت شهر كوفه حركت مي كند. و قبل از آن كه به همراه لشكر و ياران خويش حركت نمايد، منادي حضرت در بين جمعيّت، نداء دهد: كسي حقّ ندارد به همراه خود غذا و آب حمل كند، سپس حضرت دستور مي دهد تا سنگ حضرت موسي بن عمران ( ع ) - كه به مقدار بار شتري است - برداشته شود و همراه نيروها آورده شود، پس در هر منزلي كه فرود آيند، از آن سنگ چشمه اي از آب گوارا جاري گردد كه هر گرسنه اي از آن ميل كند، سير گردد؛ و نيز هر تشنه اي از آن آب بياشامد، سيراب شود و نيازي به طعام و مايعات نخواهند داشت. و اين آذوقه خوراكي و آشاميدني براي تمامي افراد لشكر امام زمان ( ع ) مي باشد، تا هنگامي كه در نجف اشرف و كوفه وارد شوند.
( - اصول كافي: ج 1، ص 231، ح 3، إكمال الدّين: ص 670، ح 17، الخرايج والجرايح: ج 2، ص 691، ح 1. )
انتظار؛
عملی عبادی یا سیاسی؟!
فردی یا اجتماعی؟!
رهبر کبیر انقلاب در نهی دست روی دست گذاشتن و فعالیتی نداشتن و اکتفا به دعا برای فرج میفرمایند:
"بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان ـ سلام اللّه علیه ـ را از خدا بخواهند.
اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً میشناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب ـ سلام اللّه علیه ـ بود.
اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند."
به انتظار ننشینیم؛
به انتظار بایستیم...
سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟
گفتند غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است!
ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه جلبویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است.
انبیاء و اولیاء پدران خلقند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند.
امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم
. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.
عارف مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
برگرفته از کتاب « امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی/مهدی لک علی آبادی/ ص 30
تترون های ژاپنی
عطرهای فرانسوی
برنجهای پاکستانی
چای های هندی
در "عزای تو "همه ی جهان جمع اند
ما هم امده ایم ....
با نامه های "کوفی ".....!
چیزی عوض نشده ...
فقط تقویم ها شیک تر شده اند!
و سال هاست دو روز پشت سر هم، "سر خ اند "
می گویی نه
مسلمی بفرست ...
تا از بلندترین برج پایتخت
پرتش کنیم !
به یاد لبان تشنه ات
ظهر عاشورا ...
شربت زعفرانی نوشیدیم
در جام های کریستال.....!
شب عاشوراست
چراغ های شهر را خاموش کنید!
بگذارید
آنها که می خواهند کنار دریا بروند؛
بروند ....
آن طرف
راه را بر کاروان تو بسته اند ...
این طرف
چه راه بندی ست جاده شمال ....!