من گریه می ریزم به پای جاده ات،
تا آئینه کاری کرده باشم مقدمت را
اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟
ای پاسخ آدینه های پر معمّا .
السلام علیک یا ابا صالح المهدی.
بـــرایـــت . . دلـــــــم را آمـــــاده کـــرده ام . .
بـــــه کــدامــــین نـــــشانــــی . . .
ارســـالـــــش کنــــــم . . .؟!
یَـــابــــنَ الحَسَـــــن
"آقـــــا" بـــــــیا . . .
جهـــان چشــم انتظـــار اســـت.
بــرســـد بــه دســـت یوســـف زهـــرا.
زیارت امام حسین ع در کلام امام زمان ع
از جمله مطالبي که درباره زيارت حضرت سيدالشهداء امام حسين (ع) رسيده مطلبي است که در داستان تشرّف حاج علي بغدادي (ره) به حضور مبارک صاحب الزمان (ع) نقل شده و آن قسمت اين است که مي گويد به آن حضرت عرض کردم: «مولاي ما! روضه خوانان حسين (ع) حديثي را نقل مي کنند که مردي در عالم رؤيا هودجي را در ميان زمين و آسمان ديد و پرسيد که چه کساني در اين هودج نشسته اند؟ پاسخ داده شد: حضرت زهرا (ع) و خديجه کبري (ع) پرسيد: به کجا مي روند؟ جواب دادند: امشب شب جمعه است و آنان براي زيارت امام حسين (ع) در شب جمعه، مي روند و نيز ديد که از هودج، رقعه هايي مي ريزد و در آن مکتوب است: «براي زيارت کننده حسين (ع) در شب جمعه، امان از آتش دوزخ است.» اکنون آيا اين حديث صحيح است؟» حضرت فرمود: «نَعَم زِيارَه الحُسَين (ع) فِي لَيلَهِ الجُمعَه اَمانُ مِن النّار يومَ القِيامَه؛ يعني، آري زيارت حسين (ع) در شب جمعه امان از آتش دوزخ در روز قيامت خواهد بود.»(بحار الانوار ، ج 53 ، ص 315)
چنانکه مي نگريد حضرت ولي عصر (ع) سخن قاريان تعزيه امام حسين (ع) و حديثي را که آنان درباره زيارت حضرت سيدالشهدا مي خوانده اند، تصديق و تقرير کرده و خود نيز بطور قطعي تصريح فرموده اند که زيارت امام حسين (ع) در شب جمعه، امان آدمي از آتش قهر الهي در روز قيامت خواهد بود. راستي چقدر دلنشين است که صاحب الامر و الزمان و منتقم خون پاک و مقدس حضرت حسين بن علي (ع) بدينگونه از زيارت جدش امام حسين (ع) سخن گفته و چنين نويد روح افزا و نشاط انگيزي را به زائران حسين (ع) مي دهد.
اللهم عجل لولیک الفرج
آغاز غيبت و داستان سرداب
پس از در گذشت و يا شهادت امام حسن(ع)، ماموران خليفه عباسى حركت گسترده اى را آغاز كردند و به جست و جوى فرزند و جانشين آن حضرت پرداختند(1). در هر جا كه احتمال وجود امام زمان(ع) را مى دادند، حضور مى يافتند. هدف آنان از هجوم به منزل امام حسن(ع) و اذيت و آزار بنى هاشم، دستگيرى و قتل فرزند امام حسن(ع) بود. اين پيگيرى خطرى بزرگ براى آينده امامت بود، كه با قدرت و حكمت پروردگار، مهدى(ع) از نظرها پنهان گرديد و از خطرها به دور ماند.
در آغاز غيبت، ميان علما و دانشمندان اختلاف است. سه نظر در آن وجود دارد.
گروهى مانند شيخ مفيد(ره) آغاز غيبت صغرا را از هنگام ولادت حضرت مهدى(ع) به شمار آورده اند(2)؛ زيرا از همان سالهاى آغازين ولادت، آن حضرت غيبت نسبى داشت و شمارى اندك از ياران، وى را مشاهده كردند.
بنابراين نظر، دوره غيبت صغرا تقريباً 74 سال مى شود، يعنى از آغاز ولادت، تا پايان سفارت آخرين سفير حضرت.
برخى بر آنند كه غيبت صغرا، از سال 260 ه. ق. يعنى سال درگذشت امام حسن(ع) آغاز شد و اين مدت، تا شروع غيبت كبرا، دوران آمادگى شيعيان و اُنس آنان به جدايى از امام زمان(ع) نام گرفت. اين دوران تقريباً هفتاد ساله، غيبت همه جانبه نبود. سفيرانى رابط بين امام و مردم بودند و مردم با واسطه، پرسشهاى دينى و دنيايى خود را از آن حضرت دريافت مى كردند.
گروهى آغاز غيبت امام(ع) را از زمانى مى دانند كه ماموران خليفه به منزل حضرت در سامرا، هجوم آوردند، تا وى را دستگير كنند و آن حضرت در آن هنگام، در سرداب و همان جا، از ديده ها پنهان شد و تاكنون، در آن جا، بدون آب و غذا زندگى مى كند و روزى از آن جا ظهور خواهد كرد.
اين داستان چنان شهرت يافته كه وى را (صاحب سرداب) لقب داذ.
زن و فرزند حضرت مهدي
از مجموع روايات سه احتمال درباره زن و فرزندان حضرت مهدي عليه السلام به دست ميآيد:
1. اساساً حضرت مهدي عليه السلام ازدواج نکرده است.
2. ازدواج انجام گرفته، ولي اولاد ندارد.
3. ازدواج کرده و داراي فرزنداني نيز هست.
لازمه احتمال اوّل اين است که امام معصوم عليه السلام، يکي ازسنّتهاي مهم اسلامي را ترک کرده باشد واين با شأن امام سازگار نيست. اما از طرفي چون مسأله غيبت مهمتراست وازدواج مهم؛ ازاين رو ترک ازدواج - با توجه به آن امر مهمتر - اشکالي ايجاد نميکند و گاهي براي مصلحت بالاتر، لازم وواجب نيز هست.
براي تأييد اين قول ميتوان موارد ذيل را بيان کرد:
1. رواياتي حضرت خضررا به عنوان کسي معرفي کرده که وحشت تنهايي حضرت مهدي عليه السلام را در دوران غيبت برطرف ميسازد و درحاليکه آنحضرت زن و فرزند داشت، نيازي به او نبود.
امام رضاعليه السلام فرمود: «خضرعليه السلام از آب حيات نوشيد و او زنده است... خداوند به واسطه او تنهايي قائم ما را در دوران غيبتش به انس تبديل کند و غربت و تنهايياش را با وصلت او مرتفع سازد». [1] .
2. در روايات فراواني از آن حضرت با القاب فريد (تک) و وحيد(تنها) ياد شده است و اين با زن و فرزند داشتن منافات دارد. [2] .
بقیه در ادامه مطلب
مهدی جان چشمم به ظهورت سفید شد مثل چشم یعقوب برای دیدن یوسف.
یوسف من بیااااااااااااا.
بانوان مهدوی چه کسانی بودند؟
«سبيکه» از نامهاي «نرجس خاتون»، مادر گرامي امام زمان (عج) است.
«سبيکه» طلاي ناب و نقره ي خالص را گويند که پس از گداخته شدن، ناخالصي هاي آن جدا گردد و طلاي ناب و نقره ي خالص به صورت شمش در قالبها ريخته شود. («لسان العرب»، ج 6، ص 62)
او در پايتخت بيزانس در عشق امام حسن عسکري عليه السلام گداخته شده و همه ي ناخالصي هاي امپراطوري روم به دست کيميا اثر حضرت زهرا (س) از او جدا شد و طلاي ناب جهان خلقت از او پديد آمد. («او خواهد آمد»، ص 23).
«صقيل» از نامهاي مادر گرامي امام عصر (عج) است. هر شيء نوراني، صيقلي و جلا داده شده را، «صيقل» مي گويند.
علامه مجلسي مي فرمايد: «نرجس خاتون پس از آنکه به آن وجود نوراني حامله شد، هاله اي از نور و ضياء او را فرا گرفت، آنگاه به جهت اين نورانيّت فوق العادّه، او را «صيقل» نام نهادند». («بحار الانوار»، ج 51، ص 15).
بقیه در ادامه مطلب
علاّمه حلّى شب جمعه اى به زيارت سيّد الشّهداء (عليه السلام) مى رفت. ايشان تنها بر روى الاغى سوار شده بود وتازيانه نيز در دستش بود.
در بين راه شخص عربى پياده به همراه علاّمه راه افتاده وبا هم به صحبت مشغول شدند. وقتى مقدارى از راه رفتند علاّمه متوجّه شد كه اين شخص مرد دانايى است بنابراين در مورد همه مسائل علمى با هم صحبت كردند وعلاّمه بيشتر متوجّه مى شد كه اين مرد صاحب علم وفضيلت بسيارى است.
علاّمه مشكلاتى كه برايش در علوم پيش آمده بود را يكى يكى از آن شخص سؤال مى كرد وآن شخص همه آنها را جواب مى فرمود تا اينكه به مسئله اى رسيدند كه آن شخص فتوايى داد ولى علاّمه آن فتوا را ردّ كرد وگفت: (حديثى در مورد فتواى شما نداريم).
آن مرد گفت: (حديثى در اين مورد شيخ طبرسى در كتاب تهذيب بيان كرده است وشما از اوّل كتاب تهذيب فلان قدر ورق بزنيد در فلان صفحه در سطر چندم اين حديث را مشاهده خواهيد نمود).
علاّمه تعجّب كرد كه اين شخص چه كسى است؟! آنگاه علاّمه از آن شخص پرسيد: (آيا در زمان غيبت كُبرى مى توان امام زمان (عليه السلام) را زيارت كرد يا نه؟!)
در اين هنگام تازيانه از دست علاّمه افتاد وآن شخص بزرگوار خم شد وتازيانه را از روى زمين برداشته ودر دست علاّمه گذاشت وبه علاّمه فرمود: (چگونه صاحب الزّمان را نمى توان ديد در حالى كه دست او در ميان دست توست).
پس علاّمه بى اختيار خود را از روى حيوان به پايين انداخت كه پاى آن حضرت را ببوسد واز هوش رفت. چون به هوش آمد كسى را نديد، به خانه برگشت وبه كتاب تهذيب مراجعه كرد وآن حديث را در همان صفحه وسطرى كه حضرت نشان داده بود ملاحظه نمود).
(- قصص العلماء)
جایگاه زن در جامعهی مهدوی
انقلاب جهانی موعود چنانکه از وعدهها و نامش هویداست تحول عظیمی را در جهان ایجاد خواهد نمود و کل عالم را در زیر پرچم اسلام واقعی و تعالیم حیات بخش آن قرار خواهد داد که در پی آن جامعهی زنان نیز از این تحول عظیم مستثنا نبوده و به جایگاه واقعی خویش برگردانده خواهد شد. قضاوت و علم ما نسبت به حوادث آن زمان که برگرفته از روایات موجود در زمینهی مهدویت و قرائن و شواهد تاریخی از صدر اسلام است را از جهاتی میتوان تحولات ایران و جهان پس از قیام اسلامی امام خمینی (ره) و تحولات چشمگیر جامعهی زنان پس از انقلاب جهانی مهدی دانست.(6)اگر در روایات آماده شدن افراد جامعه برای پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی(عجل الله تالی فرجه الشریف) به عنوان یکی از نشانههای ظهور ذکر شده، بدون تردید سخن از این نسل مؤمن و آماده، بدون هنرنمایی و ایفای نقش زنان به عنوان تربیت کنندگان این نسل، سخنی گزاف و دور از واقع خواهد بود.لذا جایگاه و نقش زنان در جامعه مهدوی از حیث جایگاه فردی و نقش آنان در عرصههای خانوادگی و تأثیرات آنان بر اجتماع در پیش و پس از ظهور قابل بررسی میباشد.برخی از زنان، چنان شایستگی و منزلتی مییابند که جزو اصحاب و کارگزاران ویژهی حضرت مهدی میگردند به گونهای که پارهای از روایات میگوید: در میان یاران آن حضرت 50 زن وجود دارد.(7)
6. مهدی هادوی تهرانی، با گامهای سبز انتظار، ص 32.
7. بحارالانوار، ج52، ص223. از امام باقر(ع): ...یجی ء والله ثلات ماتهٍ و بضعهَ عشر رجلاً فیهم خمسون امرأهً.
مگامایند
اخيراً كارتوني به نام «Megamind» با دوبله فارسي در فروشگاههاي كشور در اختيار عموم مردم قرار گرفته است. كارتوني كه محصول سال 2010 كشور امريكاست كه محصولي از محصولات كمپاني Dream Works به حساب ميآيد. فيلمي كه شايد بتوان آن را صريحترين فيلمهاي هاليوود درباره آخرالزمان لااقل در حوزه انيميشن دانست. پردهاي ديگر كه بيش از پيش قصد و منظور صاحبان هاليوود را در به كارگيري سينما به عنوان يك ابزار استراتژيك نمايان ميكند.
فيلمهاي سينمايي حقيقتاً دريچهاي هستند به سوي درك بهتر روش فكري جوامعي كه اين فيلمها در درون آن شكل گرفتهاند. انيميشن در سينماي غرب با استفاده از تكنيكهاي مختلف و متعددي سعي در استحاله فكري و روحي كودكان و حتي بزرگسالان جوامع ديگر دارد و در اين راه از ظريف ترين شيوهها استفاده مينمايد. شيوههايي كه در طول زمان تأثير خود را بدون اطلاع بيننده مي گذارند و مسير زندگي او را به تدريج تغيير داده و به سمت و سوي روش زندگي امريكايي سوق مي دهند. انساني كه به اين صورت استحاله شده است رؤياهايش نيز امريكايي مي شوند. هدف نهايي اين سيستم پيچيده تبديل انسانها به موجوداتي كاملاً رؤيازده، سلطه پذير و غرق در خيالات و توهمات است كه تمام جهان اطرافشان را حاصل يك انفجار تصادفي ازلي دانسته و براي خود هيچ آرمان بلند و دستگيره مطمئني براي ادامه حيات قائل نيستند.
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم
كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم
اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم
من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم
درون سينه ما عشق يخ زده آقا
ت تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
ب براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست
(سیدامیرحسین میرحسینی-میلادامام زمان؛ اراک)
انواع ديدار
ديدار امام زمان (عليه السلام) در دوران غيبت براي همگان در يک سطح و مرتبه اتفاق نميافتد، بلکه بر دوگونه تحقق مييابد:
1- ديدار امام (ملاقات بدون شناخت)؛
2- ديدار خاص (ملاقات امام همراه شناخت).
ناگفته نماند که هر گونه ديدار خود داراي مراتب و درجاتي است که هر مرتبهاي بستگي تامي به شخص ديدار کننده و سطح کمال او دارد.
1- ديدار عام (ملاقات بدون شناخت)
امام زمان (عليه السلام) علاوه بر حضور روحاني در تمام عوالم، در سراسر عالم مادي نيز حضور جسماني دارند؛ چنانچه امام علي (عليه السلام) در اينباره ميفرمايند:
« صاحبُ هذا الامرِ يتَرَدَّدُ بَينَهُم و يمشي فِي أَسواقِهِم وَ يطَأُ فَرشَهُم و لا يعرِفونَهُ حَتَّي يأذَنَ اللهُ لَهُ أن يعَرِّفَهُم نَفسَهُ ...»؛ «صاحب اين امر در ميان آنها راه ميرود، در بازارهايشان رفت و آمد ميکند، روي فرشهايشان گام برميدارد، ولي او را نميشناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به ايشان معرفي کند.»- ديدار خاص (ملاقات همراه شناخت)
دانستيم که آنچه که عموم مردم در دوران غيبت امام عصر (عليه السلام)، از آن محروم ميمانند، شناخت آن حضرت است و نه ديدار او.
« إعلَم يا أخِي، إنَّ کُلَّ مُؤمِنٍ مُخلِصٍ يمکِنُ أن يرَي الإمامَ وَ لايعرِفُهُ»؛ «بدان اي برادرم، همانا براي هر مؤمن مخلصي اين امکان وجود دارد که امام را ببيند و او را نشناسد.»
در اين ميان، مهم آن است که انسان به چنان لياقتي دست يابد که به هنگام ديدار، امام خويش را بشناسد و از روي شناخت و معرفت عرض ارادت نمايد.